Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه بین‌الملل خبرگزاری تقریب؛ سازمان‌های اطلاعاتی غرب، به ویژه اطلاعات آمریکا (سیا) و انگلیس، از طریق شبکه‌های تلویزیونی، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی فارسی زبان، نقش مؤثر و حتی عمده‌ای در تحریک، سازماندهی و اعتراضات داشته‌اند و  همچنان نیز دارند.

هدف اعلام شده از سوی غرب با این همه حمایت، فشار بر حکومت ایران و وادار کردن آن به تغییر سیاست خود در زمینه آزادی وحقوق بشر است، این درحالی است که تخلفات بسیار جدی‌تری در کشورهای هم‌پیمان غرب به وقوع می‌پیوندد، و ما شاهد آن هستیم که رسانه‌ها و مقامات غربی در قبال این تخلفات سکوت کرده و بی‌توجه می‌گذرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



در اینجا  موضوعی ذهن من را مشغول کرد و آن  موضع کانال خبری الجزیره در مورد اعتراضات ایران است. علیرغم داغ شدن این رویداد و سیاست این پایگاه خبری مبنی بر پیگیری اینگونه رویدادها، گویا هیچ اتفاقی در ایران رخ نداده است.

در اینکه غرب نسبت به شبکه الجزیره و ایران نگرش منفی دارد، شکی نیست، در وهله اول اعلام خواهد کرد که تهران الجزیره را مجبور به پوشش خبری رویدادها کرده و یا خواهد گفت ائتلاف ایران و قطر به الجزیره اجازه پوشش این رویداد را نمی‌دهد.

اما اگر موضوع را  به دقت بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که شبکه الجزیره در اعتراض به دوگانگی غرب، اعتراضات ایران را نادیده گرفته است.

چندی پیش، نیروهای اسرائیلی با کشتن خبرنگار الجزیره شیرین ابو عاقله در فلسطین، مرتکب جنایت فجیعی شدند و علیرغم درخواست‌های جهانی و منطقه‌ای برای محاکمه اسرائیل، با وجود اعتراف تل آویو به این جنایت، غرب بدون توجه و بی‌تفاوت از کنار آن گذشت و چشم‌های خود را بر روی حقیقت بست ، و این درحالی بود  که ابوعاقله شهروند آمریکا بود، پس حقوق بشر کجاست؟

نکته عجیب در مورد اعتراضات ایران این است که یکی از علل آن، نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی است. اگرچه اعتراضات به دلیل درگذشت مهسا امینی بالا گرفت، اما این اعتراضات در درون خود گلایه‌هایی از وضعیت اقتصادی داشت .

اما نکته عجیب‌تر این است که غربی که تماماً پشت وخامت اوضاع اقتصادی قرار دارد از اعتراضات حمایت می‌کند، و به قول معروف مرده را می‌کشد و در تشییع جنازه او راه می‌رود.

عجیب‌ترین امر  در همه این امور این است که برخی با وجود اینکه تجربه عراق، لیبی و سوریه را دیده‌اند،  ادعاهای غرب را باور کرده و از خود نمی‌پرسند که چه کسی پشت این همه بدبختی‌هایی است که عراقی‌ها و لیبیایی‌ها از آن رنج می‌برند.

آیا این آمریکا نیست که سرنگونی رژیم دیکتاتوری در لیبی و عراق را پذیرفته است و می‌خواهد آزادی‌ها و دفاع از حقوق بشر را در عراق و لیبی برقرار کند؟

با وجود احتیاط زیادی که من در مورد سیاست‌های قذافی و صدام حسین دارم، آیا آنچه امروز در عراق و لیبی در حال رخ دادن است بهتر از دوران صدام و معمر است و اگر دولت سوریه سقوط کند، آیا شرایط سوریه از عراقی‌ها و حتی لیبیایی‌ها بهتر خواهد شد؟

ولی متأسفانه اکثر معترضان در ایران سن کافی برای درک آن چه در عراق و لیبی رخ داده است، ندارند و به همین دلیل نمی‌دانند که غرب، به ویژه ایالات متحده آمریکا، عراقی‌ها و لیبیایی‌ها را تحریک می‌کند، همانطور که امروز آنها را علیه حکومت و نظامشان تحریک می‌کند.

به قلم: سید صالح حائری

منبع: تقریب

کلیدواژه: غرب آمریکا اغتشاشات ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۲۲۰۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه

گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.

ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قله‌ای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین می‌غلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا می‌برد، اما سنگ دوباره به پایین می‌غلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»

از نظر ناظمی «سیزیف استعاره‌ای است از تکرارِ کشنده‌ی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخه‌ای پایان‌ناپذیر و بی‌حاصل بود. با وجود این‌که تاریخ، رویدادهای شکل‌دهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن می‌تواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاش‌های نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آن‌ها باشیم، توان خروج از چرخه‌های تکراری‌شان را نداریم و گویی در اسطوره‌ی سیزیف زندگی می‌کنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی می‌داند، به همان شیوه‌ای که رهایی از چرخه‌های تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان می‌یابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم می‌شویم به تکرار چرخه‌ای پایان‌ناپذیر و بی‌حاصل.»

پاندولی میان استبداد و هرج‌ومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومت‌ها فشارها را از حد گذرانده و از آستانه‌ی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور می‌کنند، یک ضربه‌ی سخت دریافت می‌کنند. ضربه‌ی سخت است که حکومت‌ها را از ادامه دادن به قدرت بازمی‌دارد. در حقیقت ضربه‌ی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران می‌شود. به دنبال این ضربه‌ی سخت است که جامعه‌ی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت می‌کند، اما به دلیل آن‌که ظرفیت‌های نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرج‌ومرج دست‌وپا می‌زند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانه‌ی تحمل حکومت رد می‌شود و حکومت (فارغ از آن‌که در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپس‌گیری قدرت انحصاری خود برمی‌آید. بنابراین ضربه‌ی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانه‌ی تحمل حکومت رنگ می‌گیرد.»

او در ادامه می نویسند: «ضربه‌های سخت پی‌درپی و گیجی‌های بامداد خمارِ پس از آن‌ها الگوی تکرارشونده‌ی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعه‌ی ایرانی با هر ضربه‌ی سخت بخشی از توانمندی‌های خود را از دست داده و پس از هر ضربه‌ی سخت مجبور شده است زمان و انرژی‌اش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدست‌رفته کند. محکومیت تکرار بیهوده‌ی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی می‌تواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد می‌دهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»

الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.

جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکت‌های زیگزاگی در میانه‌ی دو دیواره‌ی صخره‌ای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دوره‌های متعددی از هرج‌ومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعه‌ای آونگی (پاندول‌وار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربوده‌اند و با ضربه‌های متناوب سخت، ما را در میانه‌ی دو دیواره‌ گروگان گرفته‌اند. در این الگوی تکراری، حکومت‌ها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت می‌کنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره می‌برند که سرنوشت محتوم ایران ضربه‌های سختِ مکرر می‌شود.»

شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومت‌های شیفته‌ی استبداد، بی‌توجه به آستانه‌ی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت می‌گیرند که عصیان جامعه در قالب انقلاب‌ها و درگیری‌های نظامی و گاهی نیز توسل به قدرت‌های خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته می‌شود. حکومت‌های استبدادی به صورت هم‌زمان ظرفیت‌های حکمرانی جامعه را نیز کاهش می‌دهند؛ ظرفیت‌هایی که می‌توانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکت‌ورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را هم‌زمان کاهش می‌دهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربه‌ی سخت، حکومت تغییرات شدید می‌کند و ثبات جامعه تضعیف می‌شود و از سوی دیگر، زمانی که جامعه‌ی ایرانی پس از آن ضربه‌ی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس می‌گیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی می‌شود و به سرعت به سوی هرج‌ومرج می‌رود.»

تحلیل و تجویز راهبردی

در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهم‌ترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیت‌های نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژه‌ای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیت‌هایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرج‌ومرج می‌شود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.

*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات

بیشتر بخوانید:

که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایه‌روشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبش‌های زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحش‌زده
مهندسان عاشق‌پیشه و مهندسان قاتل‌پیشه

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758

دیگر خبرها

  • تلاش روسیه برای افتتاح کنسولگری در بنغازی
  • «سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
  • واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران/ مخالفت امارات با استفاده آمریکا از پایگاه های نظامی در این کشور/ حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه/ رایزنی محرمانه دولت بایدن و عربستان درباره یک توافق
  • نظرسنجی: تجربه شخصی شما درباره سرعت اینترنت بعد از افزایش قیمت
  • حمله به پایگاه آمریکا در شرق سوریه
  • پیکر جانباز و مدافع حرم سوریه و عراق در گرگان تشییع شد
  • تشییع پیکر جانباز و مدافع حرم سوریه و عراق امروز در گرگان
  • ادعای وزیر دفاع ترکیه درباره حضور پ ک ک در داخل مرزهای ایران
  • تعطیلی یک دانشگاه در فرانسه به دنبال اعتراضات
  • ایساتیس پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه